رویداد وارونه پلنت، فرصتی برای خلق نوآوری
مدیر عامل شرکت نوآفرینی سرآمد
اگر بر اساس آموختههایمان نوآوری را در ۴ گونه فرایند، کالا، خدمت و مدل کسبوکار، بشناسیم و آن را در دو مسیر نوآوری بسته (درون سازمانی) و نوآوری باز جستجو کنیم، راحتتر میشود درباره دو نقل قول بالا قضاوت یا انتخاب داشت.
صنعت بیمه، پر از لایههای پیچیده و فنی است که همین پیچیدگی باعث میشود، غریبهها در بازه نهچندان کوتاه با آن آشنا شوند. هم آن غریبه و هم ما آشنایان، باید تابآوری داشته باشیم تا این شناخت صورت بگیرد. در مسیر آشنایی او، بسیاری از چیزها و کارهای ما، برایش غریب است. این ناشناختگی اجازه میدهد که او بتواند با نگاه بکر و تازهواردش به این صنعت، فرصتهای نوآوری بسیاری را در ذهن و بر زبان مرور کند.
به تعدادی از استارتآپهای خوب رشد کرده دنیا ـ از جمله Lemonade ـ که بنگریم، درمییابیم که آنها هم از درون شرکت بیمهای متولد نشدهاند. شرکت بیمه و سازمان صف و ستاد آن، در رفتار عادی خود مشغول عملیات و امور اجرایی ساختاریافته و روزمره هستند. این ساختار به طور طبیعی و در سلامت کامل، در برابر تغییر و نوآوری و پذیرش تنوع، مقاومت دارد. در چنین ساختاری، افراد، کارها و چیزها، آشنا هستند و بر اساس قاعدههای توافقشده و دستورالعملها و بخشنامهها کار میکنند. صبح تا غروب آنها، راه و جایی برای نوآوری باز نمیگذارد. با این شرایط، برای نوآوری چه کنند؟
یکی از این راهها ـ و نه تنها راه ـ آن است که به غریبهها اجازه آشنا شدن دهیم. ابزارها و روشهای مختلفی برای فراهم شدن مجال این آشنایی وجود دارد که تنها راه آن، جذب و استخدام همکار جدید و پذیرش او در گوشهای از آن ساختار و سازمان درگیر عملیات روزمره نیست. ابزارهایی که در خانواده نوآوری باز قرار میگیرند، با این ادعا که «همه چیز را همگان دانند» و «سازمان ما در بهترین حالت هم امکان جذب و حضور تماموقت همه خوشفکران را ندارد» به کمک آشنایان و غریبهها میآید.
برگزاری رویداد وارونه (Reverse Pitch) به شرکتهای بیمه کمک میکند مسالههای منتخب خود را با صدای بلند در میدان شهر فریاد کنند تا این مسالهها و نیازها به گوش تیمهای استارتآپی، شرکتهای دانشبنیان، خبرگان و نخبگان، دانشگاهیان، خوشفکران صنعت بیمه و هر کسی که ادعا و توان بازی در میدان نوآوری دارد، برسد. آن غریبهها با این آشناها فرصت گفت و شنود پیدا میکنند و شانس یافتن راهحلهایی خارج از صنعت بیمه برای مسالههای صنعت بیمه هموارتر میشود. فناوریهای مختلف و ابزارها و روشهایی که ما در صنعت بیمه فرصت نداشتیم از آنها استفاده کنیم، حالا به عنوان داشتههای این غریبهها، محل عرضه و تست و استفاده مییابند. این مسیر، تضمینی برای موفقیت نیست، اما شانسی بالاتر از حالت عادی ادامه حیات ما در شرکتهای بیمهای دارد.
در رویداد وارونه، شرکت بیمهای آشنا بالای سن مینشیند و مسالههای خود را برای آنها که روی صندلیها نشستهاند، عرضه میکند. و در فاصلهای چند هفتهای و پس از معاشرت با صاحبان ایده و فناوری و راهحل، حالا آن غریبهها به بالای سن میآیند و پیشنهادهایش را به بیمهایهای نشسته بر صندلیها عرضه میدارند. اینجا است که اگر دنبال کهنهفروشی نباشیم، میشود با نوفروشان بازار، معاشرت مؤثر و در مدار نوآوری داشته باشیم. هر چه تعداد رویدادهای وارونه صنعت بیشتر باشد (نه در افراط و نمایش)، شانس بیشتر شدن تعداد غریبههایی که با ما آشنا میشوند بالاتر میرود. سرعت ما در رسیدن نوآوری، نیز با این آشنایی، شتاب بیشتری مییابد. تجربه رویداد وارونه، به هر شرکت بیمهای فرصت معاشرت بیشتر با غریبههای امروز و آشناهای آینده میدهد.