نوآور هستید یا خلاق؟
تغییر قانون اساسی طبیعت است. در دنیایی که هر روز به سمت تحولی تازه پیش میرود، دنیایی که فناوریهای روز هر لحظه در حال تغییر و پیشرفت هستند همه لازم است که خلاق و نوآور باشند. در واقع رمز همراهی با دنیای تحولگرای امروز خارج از دو مسئله خلاقیت و نوآوری نیست. آیا این دو تعریف با هم فرق دارند یا هر دو بازگوی معنای یکسانی هستند؟
به طور حتم خلاقیت و نوآوری را نمیتوان به یک معنا تلقی کرد و هر دو را در یک مجموعه راه داد. خلاقیت و نوآوری تفاوتهای زیادی دارند که میتوان مهمترین و اولین تفاوت آنها را در ایده و اجرا دانست. درواقع خلاقیت از تخیل نشأت میگیرد و نوآوری به اجرا مرتبط میشود. خلاقیت به تصور یک ایده یا طرحی جدید اشاره دارد و نوآوری به معنای ارائه محصول یا خدماتی جدید به بازار است؛ محصول یا خدماتی که پیش از این در بازار وجود نداشته و قرار است برای نخستین بار جامعه هدف را سمت خود جلب کند.
تفاوتهای نوآوری و خلاقیت در چیست؟
قبل از هر توضیحی در رابطه با تفاوتهای عمده روند خلاقیت با نوآوری بهتر است به نمودار شماره یک توجه کنید. در این نمودار به سادگی تعریف و ویژگیهای هر کدام از دو رویکرد خلاقیت و نوآوری بیان شده است:
خلاقیت چیست؟
خلاقیت یک ویژگی فردی است که ایدهها، جایگزینها، راهکارها و احتمالات تازه را به روشی منحصر به فرد و متفاوت خلق میکند. خلاقیت توانایی درک چیزی غیرقابل پیش بینی، اصیل و منحصر به فرد است. خلاقیت با تخیل و هیجان همراه است و آینهای تمام نما از فکر باز یک نفر که میتواند در هر موقعیتی تخیلی بکر و خاص داشته باشد.
خلاقیت رویکردی موروثی نیست و هر کسی میتواند با یادگیری و رسیدن به درکی منحصر به فرد و خاص از رویکردهای دور و اطرافش به بسط و توسعه روند خلاقیت خودش بپردازد. در واقع خلاقیت یک توفان فکری برخاسته از ذهنی شکلگرفته و ساختاریافته است که در آن فرد باید فراتر تصور و تخیل عموم به چیزی ارزشمند فکر کند، چیزی که ارزش اجرا و پیادهسازی داشته باشد. در واقع خلاقیت به نوعی پردهبرداری از ایدهای است که تا پیش از این از توجه همه پنهان باقی مانده بود.
نوآوری چیست؟
نوآوری عمل اجرای ایدههای تازه است، فرآیندی که طی آن برای یک سازمان، کسب وکار، دولت یا جامعه ارزشی را ایجاد میکند. نوآوری روش بهتر و هوشمندانهتر انجام هر کاری است که میتواند به معرفی رویکردهای زیر منجر شود:
نوآوری و خلاقیت با هم ارتباط تنگاتنگی دارند و لحظهای نمیتوان نوآوری را بدون خلاقیت تصور کرد. برای همین است که در بسیاری از مواقع معنای این دو با هم به اشتباه گرفته میشود. وابستگی نوآوری به خلاقیت به مسئله ایده ربط دارد، نوآوری در واقع اجرای ایدههای تازه و تبدیل آنها به یک فعل و عمل است، فعلی که باید نتایج مثبتی با خود به همراه داشته باشد. البته نوآوری نیز مانند خلاقیت بایدر در زمینه فعالیت خود پیشتاز باشد، یعنی همان طور که خلاقیت تصور ایدهای است که تا پیش از آن کسی به ذهنش خطور نکرده، نوآوری نیز انجام عمل و فعلی است که تا پیش از آن از سوی طرف دیگری انجام نشده باشد. نوآوری به عنوان رویکرد تغییر در سازمان و کسب و کار نیز شناخته میشود، تغییری که با خود مزیتی تازه برای عملکرد و بهرهوری به همراه دارد. عملکردی انقلابی و تکاملی!
یک مثال ساده
اختراع موتورسیکلت یکی از بزرگترین نوآوریهای بشر بعد از سالها سواری بر اسکوترها بود. دو قرن پیش مردم سوار اسکوترهایی میشدند که باید برای راه انداختن آن محکم پاها و زانوها را بر زمین هل میدادند تا بلکه بتوانند اندک حرکتی در وسیله نقلیه بیرکاب خودشان به وجود بیاورند. سالها گذشت و گذشت و کسی حتی به فکر اختراع دوچرخه هم نیفتاد. تا این که اختراع موتور سیکلت باعث شد مردم به این نکته پی ببرند که نه تنها میتوانند دوچرخه داشته باشند که حتی با فشار یک سوییچ کاری کنند که وسیلهشان خودبهخود و بدون زحمت زانوها راه برود. فکر ایجاد یک وسیله نقلیه جدید خلاقیت بود و اختراع واقعی آن نوآوری.
خلاقیت و نوآوری از هم جدا نیستند
همواره بین خلاقیت و نوآوری در یک سازمان تردیدهای زیادی وجود دارد. چرا که هر دو رویکرد برای سازمانها و بقای آنها مهم هستند. در واقع بقای هر سازمانی بسته به هر دو رویکرد خلاقیت و نوآوری است و راز رسیدن به موفقیت چشم داشتن به هر دوی آنها. لازم است که هر سازمانی خلاقیت و نوآوری را به یک اندازه در خود جا بدهد، خلاقیت را با خلق سؤالهای تازه، نتیجهگیریهای مستمر، آزمایش و کشف ایدههای تازه و از همه مهمتر گسترش حوزههای فکری و نوآوری را با تقویت خطر پذیری، مشاهده نیازها و اجرا کردن هر آنچه که از ذهن خلاق اعضای سازمان بیرون تراویده است. میبینید، نوآوری و خلاقیت با هم فرق دارند اما هیچ وقت از هم جدا نیستند!