فناوری در بیمه، تضاد یا تضارب؟
امروز شرکت های بیمه در یک نقطه عطف حیاتی قرار دارند. در دنیایی که همه ادعای دیجیتالی شدن دارند، لازم است که قواعد تازه ای برای موفقیت وجود داشته باشد. در حقیقت دیجیتال هنوز اهمیت زیادی دارد اما اهمیت آن صرفاً به ارزش پذیرش و مقبولیت انجام کسبوکار مربوط میشود و دیگر یک مزیت رقابتی به شمار نمیرود. در دنیای فرادیجیتال امروزی مزیتهای رقابتی برای شرکتهای بیمهای فرق کردهاند.
در دنیای فرادیجیتال امروزی برای متفاوت بودن و تمایز داشتن به ابزاری ورای مفاهیم کلی دیجیتال نیاز است. حالا دیگر دوره ای است که در آن شخصیسازی و قابلیتهای مبتنی بر تقاضا در صنعت بیمه بیش از پیش اهمیت دارد. موج تازه ای از فناوریهایی که در این روزها استفاده میشوند عمیقاً به سفارشیشدن یا همان شخصیسازی محصولات و خدمات توجه دارند، خدماتی کاملاً شخصی و حتی منحصر به شخص که بلافاصله بعد از تقاضا تحویل داده میشوند. میدانید! عصر فرادیجیتال زمان رقابت در چابکی است!
بیشتر بخوانید: اینشورتک در عصر فرادیجیتال!
تضاد یا تضارب، مسئله این است!
با توجه به نقشی که امروز فناوری در زندگی مردم دارد، منطقی به نظر میرسد که ما فناوری را رویکردی شخصی در نظر بگیریم و انتظار زیادی از آن داشته باشیم. اما آیا فناوری اطلاعات مشکلات را حل و زندگی ما را آسانتر میکند یا این کار پیچیدگی بیشتری را برای زندگی ما ایجاد مینماید، ما را از هم جدا میسازد، حریم خصوصی را تهدید میکند، کار را خراب میکند و آرایهای جدید از آسیبهای دیگر ایجاد میکند؟ همانطور که رئیس مایکروسافت، برد اسمیت در کتاب جدید خود سوال کردهاست، آیا تکنولوژی یک ابزار است یا یک سلاح؟
تا همین اواخر، پاسخ اکثر مردم این بود که فناوری ابزار ارزشمندی است که زندگی و جامعه ما را بهتر میکند. اما در چند سال گذشته، دیدگاهی نوین به خصوص در میان نخبگان برجسته باب شد که فناوری را مسئول بسیاری از آسیبهای اقتصادی و اجتماعی میدانست، مفهومی که با عنوان تضاد فناوری techlash مشهور شده است، ترسی عمومی از نوآوریهایی که ریشه در فناوری اطلاعات دارند.
باید گفت که این افراد از نکته مهمی غافل ماندهاند، این که زندگی مردم نه فقط تضادی با فناوری ندارد که حتی امروز میزان استفاده از آن بسیار بیشتر از هر زمان دیگری شده است. درواقع آنچه باید امروز به آن توجه شود تضارب فناوری techclash است، مقابله مردم با مدلهای قدیمی فناوری که دیگر پاسخگوی نیازهای مشتریان نیستند. مثلا زمانی مشتریان بیمه بهراحتی هرگونه اطلاعاتی را در اختیار شرکتهای بیمه قرار میدادند اما امروز در این باره به وسواس خاصی رسیدهاند و اصرار دارند بدانند که اطلاعات شخصی آنها چطور و در چه مسیری مورد استفاده قرار میگیرد.
در دنیای فرادیجیتال امروز لازم است که حتی نخبگان دنیای بیمه نیز نقشهراه گذشته را که برای ساختن پلتفرمهای خود به کار میگرفتند، تغییر دهند تا بتوانند در همهمه تضارب فناوریها سربلند و موفقیت باشند. این وسط مهمترین نکته ای که باید شرکت های بیمه توجه داشته باشند – در میان دورانی که از آن به عنوان دوران فرادیجیتال یاد می کنیم- تعامل انسانی در هر روند کسب و کار است، خواه دیجیتالی خواه غیر آن. چراکه مشتری امروز به سطحی از درک رسیده است که دیگر با آگاهی دست به انتخاب میزند و نمیتوان مانند دوران دیجیتال گذشته به سبب فناوریهای روز تازه او را مسحور محصولات تازه کرد. امروز افراد به سطح بالایی از درک دیجیتالی رسیدهاند و لازم است که در تبیین روندهای نوآورانه حتماً به جایگاه خاص آنها توجه شود. در واقع امروز شخص رکن اساسی کسبوکارهای بیمهای به شمار می رود و نقطه مهم طراحی هر محصولی است!