شناخت اهداف فناوری در بیمه (2)
امروز بیمه یکی از صنایعی است که در شمار بیشترین برهم زنندگی در مقایسه با سایر صنایع قرار گرفته است که البته حجم وسیعی از این برهم زنندگیهای کلان مرهون استفاده از فناوری و استقبال مدیران شرکتهای بیمه از دیجیتالی کردن روند عملیاتهای بیمهای است. در این راستا داشتن درک و آگاهی از شرایط استفاده از فناوری و قابلیتها و حتی تهدیدهای آن میتواند ضامن موفقیت صنعت بیمه تلقی شود. شبکه نوآفرینی پلنت در این سلسله نوشتار به طرح سوالاتی مهم میپردازد. سوالاتی که هر مدیر بیمهای قبل از اقدام به دیجیتالی کردن فرآیندهای بیمهاش باید از کارشنان فناوری شرکت بپرسد.
۳. آیا مدل کسبوکار ما تمامی قابلیتهای فناورانه را برای بهبود عملکرد پوشش میدهد؟
گاهی مدیران شرکتهای بیمه از بالا بودن هزینههای به کار گیری فناوری شکایت دارند و به سبب همین هزینههای بالا کمتر گرایشی برای استفاده از آن پیدا میکنند اما وقاعیت این است که این هزینهها در مقایسه با قابلیتهای فناوری در بهبود عملکرد سازمان ناچیز است. فناوری میتواند روند عملیاتی شرکتهای بیمه را بهبود بخشد. از جمله افزایش درآمد (استفاده از کلان دادهها برای فروش محصولات مرتبط یا مکمل محصول اصلی) کاهش هزینههای کل (اتوماسیون فرآیندهای میانی لازم برای رسیدن محصول نهایی تولید شده به مشتری نهایی)، کاهش هزینههای ریسک (استفاده از دادههای رسانههای جمعی در بیمه برای کمک به محاسبات ریسک). در این راستا شرکتهای بیمه میتوانند با در اختیار گرفتن فرصتهای پیش رو، عملکرد خود را ارتقاء بخشند. مثلاً یک عامل بیمه میتواند از طریق سرمایهگذاری روی کانالهای فروش دیجیتال، سود خود را دو برابر کند و باکاهش ۱۰ درصدی هزینههای عملیاتی خود از طریق اتوماسیون فرآیندهایی هدفمند به سرانجام برساند. البته لازم است استراتژیای که از طریق ارزیابی فرصتها و تهدیدات به دست میآید طرحی منسجم و یکپارچه داشته باشد و بیانگر این نکته که کسبوکار شما چگونه میتواند با استفاده از دادهها در یک دورنمای بلند مدت در میان رقبا سربلند باشد.
چند سؤال ساده
سوالاتی که هر مدیر بیمهای باید از کارشناسان هسته فناوری در این رابطه بپرسد:
بیشتر بخوانید: شناخت اهداف فناوری در بیمه (1)
۴. آیا میزان سرمایهگذاریهای سنجیده شده با قابلیتها و فرصتهای فناوری متناسب است؟
میزان سرمایهگذاری هر شرکت بیمه در زمینه فناوری اطلاعات باید در تناسب کامل با فرصتها و حتی تهدیدهای احتمالی کسب و کار باشد. در این میان پویایی و انسجام روند سرمایه گذاری از مواردی است که اهمیت زیادی دارد. در بسیاری از موارد مدیران شرکتهای بیمه اقدام به تغییر رویه سرمایه گذاری در زمینههای مختلف میکنند که لازم است در مسیر استفاده روشن از فناوری بر این وسوسه تغیی غلبه کرد و بدون بررسی دقیق شرایط زمینه سرمایه گذاری را تغییر نداد. لازم است که شرکتهای بیمه میان سود و زیان کوتاهمدت (به عنون مثال با بهروزرسانی کانالهای دیجیتال خود)، سرمایهگذاریهای میانمدت (ایجاد پایگاه داده مربوط به مشتریان) و انتخاب دقیق شرایط بلندمدت (مانند طرح و آزمون مدلهای جدید کسبوکار که کاملاً بهصورت دیجیتال فعال شدهاند) تعادل ایجاد کنند. از سوی دیگر سرمایهگذاریها باید بهگونهای مدیریت شوند که ریسکهای اجرایی را در محدوده قابل قبولی قرار دهد. مثلاً برای پروژههای اتوماسیون میزان تخطی از سرمایه گذاری تا 45 درصد در نظر گرفته میشود و 7 درصد زمان تعین شده. این تعیین حدود میتواند شرکت را در اجرای استراتژیهای کلان صاحب یک نقشه راه مشخص کند.
چند سؤال ساده
سوالاتی که هر مدیر بیمهای باید از کارشناسان هسته فناوری در این رابطه بپرسد:
۵. فناوری چطور و تا چه اندازه میتواند به چابکی روند عملاتی و استراتژی شرکتهای بیمه کمک کند؟
در دنیای امروز کسب وکارهای پیش رو از فناوری برای چابکی بیشتر استفاده میکنند. درواقع فناوری تأثیر قابل توجهی بر چابکی عملیاتی کسبوکار (مانند زمان لازم برای در دست گرفتن بازار برای محصول جدید) و چابکی استراتژیک دارد (مانند توانایی استخراج سودمندی از کسبوکار). در واقع اساس چابکی در کسبوکار بیمه را میتواند به سرعت عمل روندهای عملیاتی دیجیتال و توانایی فناورانه شرکت برای طراحی و اجرای سریع تغییرات با هزینه و ریسک پایین تعبیر کرد.
چند سؤال ساده
سوالاتی که هر مدیر بیمهای باید از کارشناسان هسته فناوری در این رابطه بپرسد: