اینشورتک دروغ نمیگوید!
صنعت بیمه بر اساس اعتماد دوطرفه بنا شده است. شرکتهای بیمه به مشتریهای خود اعتماد دارند تا گزارشهایی واقعی از خسارتها و رویدادهایی که منجره به زیان شدهاند ارائه دهند و از طرفی مشتری نیز با این اعتماد به بیمهگر رجوع میکند که آنچه تحت شرایط قرارداد بیمه تعیین شده است پرداخت کند. در این میان توانایی جمعآوری و تجزیه کلان دادهها و اطلاعات به کمک اینشورتک رابطه اعتماد بین مشتریها و شرکتهای بیمهگر را تغییر داده است. شبکه نوآفرینی پلنت در این مطلب به بررسی تأثیر اینشورتکها بر اعتماد سازی در صنعت بیمه میپردازد.
اعتمادی که کم است
به گفته پل هایبرت روزنامهنگار دادهها مشتریها تقریباً به طور مساوی بنا به میزان اعتماد خود در شرکتهای بیمه تقسیم میشوند. 47 درصد آمریکاییها به بیمهگرها اعتماد دارند و 43 درصد هیچ وقت اعتماد نمیکنند. در این میان یک گرایش نسلی واضح وجود دارد چرا که بیشتر مشتریهای بیاعتماد زیر 55 سال دارند. علاوه بر این تنها 42 درصد مردم باور دارند که شرکتهای بیمه برای بهترین منافع مشتریها عمل میکنند. در نتیجه خیلی از مردم ترجیح میدهند بدون بیمه باشند تا این که با شرکتی رو به رو باشند که هیچ اعتمادی به آن ندارند. به عنوان مثال 83 درصد خانههای کالیفرنیا فاقد بیمه زلزله هستند چرا که مشتریها مطمئن نیستند سیاستهای موجود نیازهای آنها را بعد از وقوع زلزله برآورده کند.
استارتاپها اعتمادسازی میکنند
استارتاپهای اینشورتک میتوانند نسبت به جو بیاعتمادی حساسیت بیشتری به خرج بدهند و بر روی آن سرمایهگذاری کنند. چرا که امروز خدمات ارائهشده از سوی شرکتها بسیار گیجکننده هستند و در نتیجه مشتریها کاملاً به شرکتهای بیمه وابسته شدهاند. در این راستا قدرت تغییر این رابطه عجیب _ و جو سوظن ایجاده شده بین مشتریها و شرکتهای بیمه _ به دست استارتاپ های بیمه و اینشورتک است تا میانه میدان را به دست بگیرند. استفان کارپیشک یکی از موسسان Etherisc میگوید: «اینشورتکها میتوانند از ظرفیتهای بالای خود برای تأمین سیاستهای سفارشی استفاده کنند تا بلکه ارتباط نزدیکتری با مشتریها داشته باشند و خود به خود به اعتمادسازی برسند.»
شفاف سازی و حریم خصوصی در اینشورتک
طی سالهای گذشته به دلیل بحرانهای بانکی میزان اعتماد مردم به شرکتهای بیمه به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. داستانی که با فقدان حریم خصوصی و شفافیت در صنعت مالی گرفتاریهای بسیاری به همراه داشته است. این روزها مشتریان میخواهند بدانند که اطلاعاتشان با چه کسانی و چطور به اشتراک گذاشته میشود. اینجاست که علاوه بر موضوع حریم خصوصی مساله شفافیتسازی نیز پیش میآید. در بیشتر شرکتهای بیمه امروزی بی قاعدگی خاصی در این زمینه وجود دارد. چرا که در بیشتر آنها مساله شفافیتسازی کمتر به چشم میخورد و جایی که مقررات شفافسازی وجود دارد اغلب چنان گنگ و گمراهکننده نوشته میشوند که خود به مساله بیاعتمادی مشتری شدت میبخشد.
در واقع اعتمادسازی با مشتریها فرآیندی چندمرحلهای است که اینشورتک به کمک تکنولوژی میتواند به تجهیز این فرآیند کمک کند. به عنوان مثال اینشورتکها میتوانند به مشتریان اجازه دهند که به راحتی از طریق کانالهای ارتباطی خود با شرکت تعامل داشته باشند، به کارکنان شرکت بیمه کمک کنند تا در مسیر اهداف شرکت باقی بمانند و خدمات جدیدی برای تجربه بهتر مشتریها در اختیار آنها قرار دهند.
شرکتهای بیمه میتوانند از کاربرد ابزارهای تجارت الکترونیک در بخش خرده فروشی درس بگیرند. با استفاده از ابزارهای تکنولوژی مانند یک پلتفرم SaaS برای ایجاد جریانهای کاری سازگار، ایجاد یک رویکرد بازاریابی تعاملی و حفاظت از اطلاعات مشتری از طریق اینشورتک ها از یک طرف به جمع آوری دادههای قابل اطمینان برسند و از طرفی خدماتی قابل اعتماد به مشتری ارائه دهند.