این روزها یکی از نکات قابل توجه برای اغلب شرکت‌های بیمه این است که استراتژی ما برای نوآوری چیست؟ برای رسیدن به جواب این سؤال اساسی باید ابتدا تعریفی دقیق و روشن از نوآوری در سازمان و پس از آن سطح انتظارات و خواسته‌ها داشت. در این راستا شرکت نوآفرینی پلنت برای رسیدن به استراتژی نوآوری مؤثر و مفید به ارائه 5 راهکار اساسی می‌پردازد، 5 نکته اساسی که می‌تواند شرکت‌های بیمه را در رسیدن به استراتژی خاص نوآورانه و روش خاص آن هدایت کند:

1. داشتن دیدگاهی خاص در رابطه با نوآوری به معنای داشتن استراتژی نوآوری نیست.

درست است که داشتن یک چشم‌انداز و دیدگاه یا مأموریت منطقی برای فعالیتی که در پیش دارید و رسیدن به آن از طریق اقدامات نوآورانه امری بسیار مهم و ضروری است و همان چیزی است که اغلب عملکردهای نوآورانه حول آن می‌گردند و وقت و تلاشی را صرف توسعه آن می‌کنند، اما داشتن دیدگاه و چشم اندازه به معنای داشتن استراتژی نیست و نباید این دو را با هم اشتباه گرفت.

یک دیدگاه (معمولاً) نتیجه نهایی را شرح می‌دهد در حالی که یک استراتژی نحوه و نقشه دستیابی شما به آن را توصیف می‌کند. هواداران تیم‌های ورزشی می‌دانند که بین رویای برنده شدن یک قهرمان ملی (دیدگاه) و مسئله قرار گرفتن درست اعضای یک تیم و تاکتیک‌ها برای رسیدن به موفقیت (استراتژی) تفاوت‌های زیادی وجود دارد. اگرچه این دو معمولاً شبهه‌برانگیز هستند اما فهمیدن معنای دقیق این دو رویکرد می‌تواند در پیشبرد اهداف نوآورانه شرکت نقش زیادی داشته باشد.

     2. استراتژی باید برای موفقیت باشد

در زمان ایجاد استراتژی برای یک عملکرد نوآوری، بسیار مهم است تا روی «موفقیت» یا هر واژه‌ای دیگر با این مضمون توجه شده باشد. موفقیت با کسی، چیزی و در جایی خاص! در واقع هر سه این عنصر باید در تبیین استراتژی موفقیت نوآوری نقش داشته باشند.

 در این میان دو سؤال اساسی مطرح است: «این که در زمین بازی فقط قرار است بازی کنید و خوشحال باشید یا این که بازی کنید و برنده بیرون بیایید؟» بین این موقعیت تفاوت زیادی نهفته است و حصول اطمینان و دانستن این که سعی دارید چطور این کار را انجام دهید، به شما کمک می‌کند تا تصمیم‌های درست را در زمان برنامه‌ریزی برای استراتژی نوآوری خود اتخاذ کنید.

 این که آیا یکی از بخش‌های کلید استراتژی شما راه‌اندازی محصولات جدید برای همگامی با رقبا است (بازی کردن) یا راه‌اندازی محصولات جدید که بر میزان محبوبیت شما میان مشتریان تأثیر داشته باشد. (بازی کردن برای برنده شدن)

بدون داشتن تعریف دقیقی از برنده شدن و رسیدن به موفقیت و بدون تمرکز بر رسیدن به آن، شاید بازیگر خوب میدان باشید اما نمی‌توانید به آینده امیدوار باشید. چرا که حتماً کسی هست که به نوآوری برای برنده شدن فکر کند و همه زحمات شما را یک جا با خود ببرد.

    3. استراتژی تصمیم‌گیری قاطع است.

این نکته را به خاطر داشته باشید: «شما از پس همه کارها بر نمی‌آیید پس دست و پا نزنید!» این جمله ساده در زمینه استراتژی نوآوری کاربرد زیادی دارد.

باور به اتفاق نظر قواعد عمومی مسئله وسوسه‌کننده‌ای است، ما می‌توانیم افکار و آرای همه افراد درگیر در نوآوری را در کنار هم جمع کنیم یا حتی این مسئله را برای کسب و کار بسط بدهیم و استراتژی نوآوری را چنان بچینیم که دیدگاه و صدای هر کسی را بازگو کند. اما باید بدانید که این راه و روش به‌ندرت جواب می‌دهد و در واقعیت هیچ وقت به موفقیت راه نخواهد داشت.

خردی قدیمی می‌گوید: «شتر همان اسب است که خیلی‌ها در خلق آن نقش داشته‌اند!» مسئله پنهان در این مثال قدیمی اجتناب از توافق آرا در طراحی و تولید یک محصول خاص است. اگر مسئله تضارب آرا در تولید محصول پیش بیاید، آن وقت محصول نوآورانه شما هم چیزی در حد یک شتر خواهد بود، حیوانی با کارکرد اسب اما با ظاهری نه چندان مطلوب و دلخواه.

در زمان توسعه یک استراتژی نوآوری موفق، یک نفر مجبور به تصمیم گری است، تصمیم گیری در باره کاری که باید انجام دهید و شاید مهم‌تر از همه تصمیم گیری در باره کاری که نمی‌خواهید انجام دهید. درست است که سازش و انعطاف رکن اساسی موفقیت در هر کاری است اما افراط در آن می‌تواند یک استراتژی نوآوری را از بین ببرد.

    4. استراتژی فقط در رابطه با کاری نیست که انجام می‌دهید بلکه درک و دانستن کاری است که باید انجام دهید.

معمولاً در زمان تبیین استراتژی‌های نوآورانه شرکت‌های بیمه ظرفیت و قابلیت‌هایی که شرکت در زمینه فعالیت خود دارد به فراموشی سپرده می‌شود و صرفاً بر اساس تعاریف موجود و خواسته‌های مدیران ارشد است. در صورتی که توانایی مناسب ارائه و برنامه‌ای متقاعدکننده لازم است. بنابراین قبل از این که روی پشت بام بروید و برای استراتژی‌های جدید خود فریاد موفقیت سر دهید، از خودتان بپرسید: «آیا ما ابزار، منایع، فرآیندها، سیستم‌ها، استانداردها و قابلیت‌های مورد نیاز برای این استراتژی را داریم؟» دانستن این که کسب و کار شما واقعاً قادر به ارائه چه چیزی است، عامل اصلی موفقیت استراتژی نوآوری شما خواهد بود.

     5. استراتژی نوآوری دایمی نیست.

گاهی شنیده می‌شود که مدیران کسب و کارها از طراحان استراتژی نوآوری شرکت می‌پرسند: «استراتژی ما برای حالاست یا برای سال آینده هم به درد می‌خورد؟» حقیقت این است که یک استراتژی برای همیشه کافی نیست. معمولاً آنها را بر اساس اسناد یا رسانه‌های دیجیتال می‌نویسند. استراتژی پاسخی است به آنچه که هرروز با آن طرف هستید بنابراین هر زمان که وضعیت پیش روی شما یا به قول معروف افق دید شما تغییر کند به حتم استراتژی شما نیز باید تغییر یابد.