نوآوری هدف نیست، فرهنگ است!
این روزها طیف وسیعی از شرکتهای بیمه بر پایه یک واژه تازه حرکت میکنند. نوآوری! واژهای نوظهور که در تبیین خدمات و محصولات شرکتهای بیمه امروزی نقش بسیاری دارد و ابعاد و جوانب بسیاری را شامل می شود. اما آیا بیمهگران به اصول و راهکاری صحیح برای ایجاد نوآوری در سازمان توجه دارند؟ آیا شرکتهای بیمه برای داشتن روایت خاص خود از نوآفرینی و نوآوری راه و روش بهکارگیری آن را میدانند؟ شبکه نوآفرینی پلنت در این نوشتار به ارائه دو راهکار اساسی برای داشتن روایتی مستقل از نوآوری میپردازد.
ایجاد تعادل بین اولویتهایی که یک شرکت بیمه برای برنامههای نوآورانه خود دارد اصلاً به این معنا نیست که برای در هم شکستن سیستمهای قدیمی خود احتیاط کند و بخش بیشتر سرمایه و وقتش را روی ارتقای عملیاتهای فعلی صرف نکند. اهمیت در هم شکستن ساختار قدیمی به حدی است که شرکت PWC یکی از شرکتهای رتبه بندی مشهور دنیا در گزارش سال 2019 خود عنوان کرد: «کنار گذاشتن سیستمهای منسوخ و قدیمی اقدامی ارزشمند، مهم و لازم برای صنعتی مانند صنعت بیمه است، صنعتی که در دهههای متوالی نه اقدامی نوآورانه داشته و نه روشی برهمزننده!»
به نظر کارشناسان هزینه کردن برای بهینهسازی فرآیندهای فعلی صنعت بیمه امری لازم و ضروری است اما درکنار آن تحول کسب و کار نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. در واقع اگر شرکتهای بیمه میخواهند سرمایهگذاران و سهامداران بالقوه را برای پتانسیل رشد بلندمدت خودشان قانع کنند باید به آنها برنامهای نوآورانه ارائه دهند، برنامهای که مهمترین مشخصه آن اجرایی بودن و عملیاتی شدن است نه صرف یک هدف و ایده ناب!
برای داشتن یک رشد پایدار باید بین بهبود و ارتقای وضع موجود و سرمایهگذاریهای کلان موازنه برقرار باشد که این امر نیز با اقدامات بلندمدت برای ایجاد محصولات، خدمات و تجربیات تازه مشتریان و با تمرکز بر سفارشیسازی، انعطافپذیری و راحتی در استفاده قابل دسترسی خواهد بود.
طبق نتایج به دست آمده مرکز تحقیقات دلویت فقدان نوآوری در زمینه بیمه عمر بیش از هر زمینه دیگری در صنعت بیمه محسوس است. شاید به دلیل عدم توازن در اولویتهای نوآورانه شرکتهای بیمه در سرتاسر دنیاست که فروش بیمهنامههای عمر همواره با چالش رو بهرو بوده است تا جایی که در سال 2018 میلادی به رغم رشد اقتصادی چشمگیر میزان فروش بیمه عمر در این کشور 1.1 درصد کاهش یافت و گروه سنی زیر 45 سال چندان رغبتی به استفاده از این بیمهنامهها نشان نداد.
به عقیده کارشناسان، امروز صنعت بیمه به اهداف نوآورانه بلندپروازانهتری برای رشد کسب و کار احتیاج دارد، اقداماتی مانند جریانهای درآمدی جدید، گزینههای برهم زننده بیشتر و فرصتهای خدماتی مناسبتر!
رسیدن به اهداف نوآوری بلندمدت مسالهای ورای ارتقا و بهبود قابلیتها و تجهیزات فناورانه سازمانهاست. شرکتهای بیمه باید مدلهای عملیاتی و اجرایی، نیازهای استعدادی و انسانی و رویکردهای بازار را بازنمایی کنند تا بتوانند بیشتر مشتریمحور باشند و همگام با استارتآپها و اینشورتکهای روز پیش بروند و در کنار تهدیدهای بالقوهای که از خارج صنعت بیمه آنها را به چالش میکشاند، وارد فضای رقابتی سالمی با رقبای قدیمی خود شوند.
شرکتهای بیمه میتوانند رویههای استاندارد عملیاتی خود را ارتقا بدهند تا به مشتریهایی که دنبال روشهای خودهدایتشونده هستند خدمترسانی کنند. به این منظور مدلهای عملیاتی ممکن است به اصلاحاتی پایدار نیاز داشته باشند تا تعامل منعطفتری بین شرکت و مشتریها تعریف شود. مدلهای اجرایی قدیمی تا حد زیادی به دلیل محدودیتهای فکری مردم یا روشهای سنتی علمیاتی و فناوریهای قدیمی بعضاً دچار دوگانگی و گرههای عملیاتی هستند.
به عقیده کارشناسان شرکتهای بیمه در به کارگیری نوآوری روز باید جدی باشند. درواقع ورای آنچه که ما امروز از نوآوری به عنوان استفاده از فناوری در روشهای اجرایی میشناسیم یک شرکت بیمه باید ابتدا جسارت استفاده از نوآوری را داشته باشد و بعد اقدام به تهیه لوازم و امکانات آن کند. عصاف واند مدیر شرکت بیمه هیپو میگوید: « اگر دنبال نوآوری هستی باید در آن راسخ باشی. نمیشود خودت را نوآور بخوانی و آن وقت فقط انگشت پایت را به آب اقیانوس بیکرانش بزنی و دوباره برگردی عقب. باید بدون ترس شیرجه بزنی و خودت را در آن غرق کنی. نوآوری باید قسمتی از هر کار و روند اجرایی شرکتهای بیمه باشد. باید هر کار آنها با نوآوری آمیخته باشد نه فقط این که در هزینه کردن و سرمایهگذاری یا خرید فناوریهای روز دست به نوآوری بزنند. نوآوری باید فرهنگ سازمان باشد نه هدف آن!»